جدول جو
جدول جو

معنی جعفر زباری - جستجوی لغت در جدول جو

جعفر زباری(زُ)
جعفر مکنی به ابوابراهیم بن محمد بن مظفر بن محمد بن احمد بن محمد (زباره) است. او از فرزندان محمد ملقب به زباره و خود اهل نیشابور بوده است. خطیب در تاریخ بغداد گوید: وی در 440 هجری قمری ببغداد نزد ما آمد و در آنجا از ابوالحسن احمد بن محمد بن عمرحقاف و یحیی بن اسماعیل بن یحیی حربی و محمد بن احمد بن عبدوس مزکی و حاکم ابوعبدالله بیّع وابوعبدالرحمن السلمی و نیز از جدّ خویش مظفر بن محمدعلوی زباری نقل حدیث کرد. او از جد خویش نیز روایاتی بکتابت دارد. زباری پیرو مذهب امامیه بود و احادیثی که بوسیلۀ سماع نقل میکرد همه صحیح بود. من او رادر مکه در اواخر سال 446 هجری قمری ملاقات کرده و از او حدیث شنیدم. وقتی از تاریخ ولادتش پرسیدم گفت در شوال 386 هجری قمری متولد شدم. سپس بسال 448 هجری قمری خبروفات او را در نیشابور شنیدم. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زُ)
جعفر بن محمد. محدث است. (منتهی الارب). جعفر بن محمد محدث. از ابوعاصم نبیل نقل حدیث کرده است. (تاج العروس). نقش محدثان در انتقال دقیق سنت پیامبر اسلام، چنان حیاتی بوده که بسیاری از علوم اسلامی مانند فقه و تفسیر، بر پایه تحقیقات آنان شکل گرفته اند. محدث کسی بود که عمر خود را صرف شنیدن، حفظ کردن، مقایسه و روایت احادیث کرد و در این مسیر، سفرهای طولانی به شهرهای مختلف را به جان می خرید. کتاب هایی چون صحیح بخاری و مسلم، نتیجه تلاش نسل های متعدد از محدثان هستند.
لغت نامه دهخدا
(زَ)
جعفر بن علی. از محدثانست. (از ریحانه الادب از تنقیح المقال). محدّث در اصطلاح علم حدیث، به شخصی گفته می شود که احادیث پیامبر اسلام (ص) را روایت، حفظ، بررسی و نقل می کند. این فرد معمولاً با دقت فراوان، سلسله اسناد را بررسی می کند تا از صحت روایت اطمینان حاصل شود. محدثان نقش بسیار مهمی در ثبت و حفظ سنت نبوی ایفا کرده اند و بدون تلاش های آنان، منابع اصلی دین اسلام دچار تحریف می شد.
لغت نامه دهخدا
(زُ)
ظفر مکنی به ابومنصور بن محمد بن احمد بن محمد (ملقب به زباره) بن ابی عبدالله است. وی مردی صالح عابد پاک و سخی بود و از سوارکاران بشمار میرفت. در نیشابور از ابوعلی بن زبارهاستماع حدیث کرد. و نیز در بخارا از ابوصالح خلف بن محمد خیام و در بغداد از ابوبکر احمد بن سلمان نجار وابوعبدالله محمد بن مخلد عطار و در کوفه از ابوالحسین علی بن عبدالرحمن بن مانی کوفی و دیگر افراد این طبقه حدیث شنید و در بیشتر سماعهایش من خود با او بوده ام. دیگران نیز از او حدیث بسیار شنیده و کسب علم کرده اند. من خود در سفر و حضر ایمنی و خطر با او بسیار بسر برده ام و هرگز ندیدم نماز شب را فرو گذارد. وقتی در بغداد در خانه چهار طبقه ای بسر میبردیم و شبها رابالای بام بیتوته میکردیم، ابومنصور در نیمه شب از بام فرود می آمد و پس از تجدید وضوء با مشقت فراوان ببام بازمیگشت و ورد (عبادت) خود را دنبال میکرد. هیچگاه مال خود را از مسلمانان دریغ نمیداشت و هر چه در دست داشت بذل میکرد و از تنگی عیش هراسی نداشت و براستی همچنان بود که فرزدق درباره پدران پاکش گفته:
لا یقبض العمر بسطاً من اکفهم
سیان ذلک ان اثر و او ان عدموا.
(از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا